هیچ كس باور نمی كرد ایشان نخست وزیر باشد

خاطره ای از: ابوالقاسم سرحدی‌زاده

شهید رجایی واقعاً یك چهره استثنائی در میان وزا و زندانیان قبل از انقلاب بودند به هیچ وجه رفتارشان در زندان و كاخ با هم تفاوت نداشتند با همان پشتكار و علاقه شور و اشتیاق آماده گفت و شنود با انقلابیون و زندانیان بود و مدام در حال بررسی آینده و آغاز انقلاب بودند و ایشان نحوه برخورد بود و مدعیان دروغین انقلاب كه در زندان بودند را روشن ساختند تا جلوی سم پاشی منافقین بایستاند بعد از انقلاب دو سفر با شهید رجایی در محاصر ه آبادان همراه با شهیده جهان آرا شب را زیر غرش توب و خمپاره سر كردیم در همان موقع ایشان فرماندهان مشغول بررسی چگونگی حصر آبادان بودند همه رزمندگان از اشتیاق دور ایشان حلقه زده بودند و از كاستی ها آن موقع (دولت) گله می كردند و جالب بود كه ایشان به وجود بنی صدر بی اعتناء بودند. و هیچ وجه در بدگوئی به بنی صدر با رزمندگان همراهی نمی كردند و من فكر می كنم ایشان به خاطر تایید امام بود كه آن زمان نسبت به بنی صدر چنین رفتاری داشتند و در هر حال ایشان آن زمان رئیس جمهور بودند تا صبح ایشان روی خاك با این بسیجیان كه در آن شرایط سخت به گفتگو می پرداختند كه هیچ كس باور نمی كرد ایشان نخست وزیر مملكت باشد