به یاد رجایی و اولین دولت مکتبی و مردمی،

من رجایی بیچاره را نمی شناسم!

هفته دولت، یادمان اقتدار و پیروزی دولتی است که با حمایت و پشتیبانی میلیونها تن از ملت برای استقلال و سربلندی ایران اسلامی در برابر همه ی فشارهای داخلی و خارجی ایستاد تا با شهادت سردمدارانش.......
من رجایی بیچاره را نمی شناسم!

 هفته دولت، هفته افتخار و سربلندی دولتی است که تمام همتش؛ خدمت به محرومان جامعه و رفع نیاز دردمندان و مستمندان بود. هفته دولت، هفته سپاس و قدردانی از دولت هایی خواهد بود  که اجرای حدود الهی و احکام آسمانی اسلام و ایجاد جامعه ای سرشار از عدالت و نظم و امنیت را سرلوحه برنامه های خود می دانند.

همراهی ملت با دولت و پشتیبانی آحاد مردم از آن، از عوامل ثبات دولت و اقتدار آن است و این رابطه، تا هنگامی که دولت یک دولت ارزشی و خدمت گزار باشد، پایدار خواهد بود.

امام خمینی (ره) دوری مسؤولان ایران اسلامی را از رفاه و تجملات و ثروث ها، لطف الهی دانسته و می فرماید: اگر یک حکومتی، ارزشهایش ارزشهای انسانی، اخلاقی و اسلامی باشد و بخواهد خدمت به نوع خودش بکند و خودش را خدمت گزار بداند، قهرا ملت با اوست و قهرا یک قدرت خارجی نمیتواند او را تحت تاثیر قرار بدهد.

مولی الموحدین، امام علی (ع) در قالب نامه ای به مالک اشتر، خطاب به همه دولت مردان اسلامی در باره تکبر و غرور ریاست چنین هشدار می دهد: اگر با مقام و قدرتی که داری، دچار تکبر و یا خود بزرگ بینی شدی، به بزرگی حکومت پروردگار که برتر از توست بنگر که تو را از آن سرکشی نجات می دهد و تندروی تو را فرو می نشاند و عقل و اندیشه ات را به جایگاه اصلی باز می گرداند.

به مناسبت انفجار دفتر نخست وزیری در هشتم شهریور سال ۱۳۶۰ و شهادت دو یار دیرین امام و انقلاب و دو اسوه علم و تقوا ، شهید محمد علی رجایی ، رئیس جمهور وشهید محمد جواد باهنر ، نخست وزیر که نمونه ای از دولتمردان مردمی بودند و نیز به منظور آشنایی مردم با فعالیت ها و بیان اهداف و برنامه های آینده دولت، هفته ای به نام هفته دولت نام گذاری شده است که از دوم شهریور تا هشتم شهریور میباشد.

در این مقال اندک بر آن شدیم تا گوشه ای از اخلاق و رفتار معلم شهید محمدعلی رجایی، اولین رییس جمهور دولت مردمی ایران اسلامی را از زبان آقای صاحب الزمانی، یکی  از دوستان و همكاران نزدیك شهید رجایی برای شما بازگو نماییم:

پرتقال تلخ و آموزنده 

یك روز شهید رجایی با كمال (فرزند ارشد شهید رجایی ) كه بچه بود، آمده بودند منزل ما. داخل پاسیوی منزل ما دو درخت پرتقال بود، پرتقالها كوچولو بودند، كمال یكی را كند. طبیعی است که پرتقال كوچك تلخ است و او نیز نتوانست آن را بخورد.

شهید رجایی گفت: همه این را باید بخوری. هر چه بچه عز و جز كرد و من گفتم آقای رجایی بگذارید نخورد. گفت: نه باید بخورد تا تلخی اشتباه كاری اش را بداند.

من رجایی بیچاره را نمی شناسم

مرحوم آقای سبحابی كه آن روزها (قبل از انقلاب) رئیس مدرسه كمال بود جهت انتقال آقای رجایی از قزوین به تهران و مدرسه كمال به مدیر كل فرهنگ وقت تهران تلفن كرد و گفت: آقای رجایی بی چاره می آید آنجا كارش را درست كنید تا منتقل بشود به مدرسه كمال كه ما به وجودشان خیلی نیاز داریم.

بعد از یک هفته آقای رجایی را که دید، گفت: رفتی پهلوی آقای فلانی ( رئیس كل فرهنگ)؟

گفت: نه.

گفتم: چرا؟ او که به من قل داد تا كار شما را درست كند.

گفت: شما من را معرفی نكرده اید، گفتید آقای رجایی بی چاره است، ولی من كه بی چاره نیستم. لذا من  هم احساس كردم همین در قزوین كه بیچارگی نیست، تدریس کنم بهتر است. اگر شما من را به عنوان این كه به وجود ایشان در مدرسه كمال احتیاج است معرفی می كردید می رفتم، ولی من یكی به عنوان معلم ریاضی ، رجایی بیچاره را نمی شناسم.

آقای رجایی چی شد نخست وزیر شدی؟

یادم است روزی به ایشان گفتم: آقای رجایی چه شد كه نخست وزیر شدید؟

گفت: فلانی یك روز با آقای خامنه ای(رهبر معظم انقلاب) رفتیم توی مجلس قدیم و آن اثاری كه اغلب جنبه عتیقه داشتند را صورت برداری می كردیم.  وقتی خسته شدیم و نشستیم روی صندلی، آقای خامنه ای در حالی كه دست كلیدی را در دست تكان می داد گفت: آقای رجایی یك وقت از شما بخواهیم كه نخست وزیر شوید می شوید ؟

شهید رجایی هم می گوید: بله، اگر احساس بكنم كه وظیفه هست چه اشكالی دارد. لذا ظهر آمدیم پیش آقای بهشتی و آقای خامنه ای به ایشان گفت: شما دیگر نگران نخست وزیر نباشید آقای رجایی حاضر است كه نخست وزیر شود.

آقای بهشتی هم گفت: چه اشكالی دارد انقلاب یعنی همین آقای رجایی که از كنار تخته بیاید بشود نخست وزیر مملكت. اعتقاد كه دارد. خود باور هم كه هست. با خدا هم كه رابطه اش خوب است و ادامه داد: اگر انقلاب غیر از این باشد انقلاب نیست. اگر آقای رجایی نخست وزیر انقلاب باشد آن وقت می داند كه درد دردمندان چیست، چون خودش احساس كرده است، پا برهنه بوده و می تواند برای پابرهنه ها كار كند و مشكل گشا باشد.

بخشی از بیانات امام خمینى (ره ) در جمع اقشار مختلف مردم به مناسبت شهادت آقایان: رجایى و باهنر:

…منطق ما، منطق ملت ما، منطق مومنین ، منطق قرآن است ،انالله و اناالیه راجعون ، با این منطق هیچ قدرتى نمى تواند مقابله كند. جمعیتى كه ، ملتى كه، خود را از خدا مى دانند و همه چیز خود را از خدا مى دانند و رفتن از اینجا را به سوى محبوب خود مطلوب خود مى دانند، با این ملت نمى توانند مقابله كنند.

…آنها گمان مى كنند كه با ترور شخصیت ها، ترور اشخاص ، مى توانند با این ملت مقابله كنند و ندیدند و كور بودند كه ببینند كه در هر موقعى كه ما شهید دادیم ملت ما منسجم شد.

ملتى كه قیام كرده است در مقابل همه قدرتهاى عالم ، ملتى كه براى اسلام قیام كرده است ، براى خدا قیام كرده است ، براى پیشرفت احكام قرآن قیام كرده است ، این ملت را با ترور نمى شود عقب راند. آنها گمان مى كنند كه افكار مومنین و ملت بپاخاسته ما همچون افكار غربزده ها و غرب است كه جز به دنیا فكرى نمى كنند و جز متاع دنیا را نمى بینند.

… شهادت این دو بزرگوار براى من بسیار مشكل است ولی در عین حال مى دانم كه آنها به رفیق اعلا متصل شده اند و براى آنها آرامش ‍ هست و این طور گرفتارى هایى كه الان براى ما هست دیگر براى آنها نیست و آنها رسیدند و مطلوب خودشان و از این جهت به آنها و به خانواده هاى آنها و ملت اسلامى تبریك عرض مى كنم كه چنین شهدایى تقدیم مى كنند.

…آن كوردلانى كه گمان كرده اند كه جمهورى اسلامى با نبود چند نفر بین خواهد رفت و سقوط خواهد كرد، آنها افكارشان ، افكار اسلامى نیست و از اسلام خبرى ندارند و از ایمان اطلاعى ندارند و افكارشان ، افكار مادى و براى دنیا كار مى كنند و به هواى دنیا هستند.

…ما در عین حال كه براى این شهدا متاثر هستیم و اینها اشخاص ارزنده اى براى ملت ما و براى جمهورى ما بودند لكن ما باز اشخاص متعهد داریم و اشخاص مومن متعهد به اسلام داریم و دنبال آنها ملت داریم و ملتى كه هیچ گونه عقب نشینى در این مسائل نخواهد كرد و با این ترتیب جمهورى اسلامى آسیبى نخواهد دید.

…و امروز كه دو نفر شهید معظم از ما رفته است سرتاسر كشور ما به عزا نشسته است ولی سرتاسر كشور ما انسجام خودش را حفظ مى كند و حفظ كرده است .

ملت ما این طور است ، اگر بعد از این هم خداى نخواسته اشخاصى شهید بشوند ملت ما همین ملت است و نهضت ما همین نهضت.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *