زماني كه من در قزوين دانشآموز بودم، آقاي رجايي دبير هندسه مخروطات بودند. اخلاق و آرامش والاي ايشان باعث برتري و امتياز نسبت به ساير دبيران بود و احترام متقابل با دانشجويان داشتند. ايشان در تهران، دبيرستان كمال را اداره ميكرد. من در تهران چند بار به خدمت ايشان رسيدم كه در خصوص رژيم و مسائل انقلاب صحبت ميشد.
بعد از دوره زندان آقاي رجايي، ايشان مدرسه رفاه را كه پوششي براي كارهاي فرهنگي و انقلابي بود راهاندازي كردند.
در ايامي كه آقاي رجايي به زندان رفت و تحت شكنجههاي بسيار قرار گرفت، بنده به اتفاق خانم مرحومم به منزل ايشان رفت و آمد داشتيم. منزل ايشان مركز پخش و توزيع اعلاميهها و نوارهاي حضرت امام (ره) بود.
زماني كه انقلاب اوج گرفت و مردم زندانيها را آزاد كردند، آقاي رجايي كه حبس ابد بود آزاد شد. كميته استقبال از حضرت امام به مسئوليت آقاي رجايي در مدرسه رفاه تشكيل شد. حضرت امام با مشورت آقاي مطهري به مدرسه علوي رفتند. در مدرسه رفاه، طرح كميتههاي انقلاب با كمك آقاي رجايي ريخته شد. بسيار هم جالب بود. بعضي از ما را ميكشيدند كنار و درباره طرح مشورت ميخواستند، بعد از آن بود كه در 14 مسجد تهران، كميتههايي تشكيل شد و اسلحهها از آنجا تقسيم ميشد